سهراب سپهری میراث دار ادبیات عرفانی است
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۳۸۸۲۵۷
ایسنا/اصفهان یک پژوهشگر ادبیات فارسی گفت: سهراب سپهری میراثدار ادبیات عرفانی است چراکه خیلی از مفاهیم عمیق شعر سهراب سپهری در آثار عطار سنایی، سعدی، حافظ و مولوی متجلی میشود.
سوگل مشایخی، شامگاه (پنجشنبه_ ۲۲ مهر) در آیین بزرگداشت سهراب سپهری در مشهد اردهال کاشان اظهار کرد: این شاعر با ادبیات کهن و مفاهیم فلسفی و ادبی و بنمایههای عرفانی آن، آشنایی عمیق داشته و آن را به زبان امروزی بیان کرده است و چه لذت بخش است که این اشتراک ها را بدانیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: در حالی که برخی فکر میکنند هر شعر بدون وزن و قافیه مدلی از شعر سهراب سپهری است اما گاهی یک خط از شعر سهراب چند صفحه توضیح دارد و باید مبانی فلسفی و عرفانی آن را بدانیم تا بتوانیم از شعر او رازگشایی کنیم.
به گزارش ایسنا، این پژوهشگر ادبیات فارسی، تصریح کرد: در مثنوی معنوی، دریا نماد حقیقت و ماهی نیز نماد عارفی است که در پی حق و حقیقت است، همانطور که حیات ماهی به وجود دریاست، حیات عارف نیز به وجود حقیقت است.
مشایخی به بیتی از مولانا اشاره کرد و گفت: "هرکه جز ماهی ز آبش سیر شد، هر که بی روزیست روزش دیر شد" همه موجودات اگر به آب بروند باید از آن بیرون بیایند اما حیات ماهی به آب بستگی دارد و عارف نیز جز در هوای حق و حقیقت نمی تواند زندگی کند که این مقام در عرفان، مقام استغنا و بی نیازی از غیر است.
این حافظ شناس گفت: مقام استغنا در شعر سهراب نیز وجود دارد، آنجا که می خوانیم، "دچار یعنی عاشق، دچار یعنی حیران بودن و فکر کن که چه تنهاست اگر که ماهی کوچک، دچار آبی دریای بیکران باشد" عارف طالب حقیقت است و دریای بیکران همان دریای هستی است و این دو مفهوم بر هم منطبق است.
وی گفت: حریم عشق در شعر حافظ بسیار تُرد و شکننده است و معشوق هم انتظار رفتار خوب و لطیف را دارد هر چند که در عشق توقع را جایی نیست.
مشایخی افزود: سهراب میگوید "آینه و هر چیزی صیقلی مثل نقره با هر کلمه که در برابر آن گفته شود، غباری روی آن مینشیند و لطافت عشق را صدای فاصله ها می داند که غرق ابهام است مثل نقره تمیز است و با شنیدن کلمه هیچ، کدر میشود، که نظیر آن در شعر حافظ نیز هست، "من چه گویم که تو را نازکی طبع لطیف، تا به حدی است که آهسته دعا نتوان کرد".
این پژوهشگر ادبیات فارسی، تصریح کرد: طبع لطیف فضای بین عاشق و معشوق را بیان میکند یا آنجا که حافظ میگوید "صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت، ناز کم کن که در این باغ بسی چون تو شکفت، گل بخندید که از راست نرنجیم ولی، هیچ عاشق سخن سخت به معشوق نگفت".
وی تاکید کرد: خداشناسی و هستی شناسی سهراب سپهری نیز زیباست آنجا که میگوید "و خدایی که در این نزدیکی است، لای این شب بوها" و شب بو، گلی است که در شب دیده نمی شود اما بوی آن همه جا پیچیده میشود و حضور خدا برای سهراب نیز اینگونه است و همه جا وجود دارد.
مشایخی گفت: کاج بلند نماد وحدت و سرسبزی و جاودانگی است و خدا همه جا دیده میشود در قانون گیاه، در جاری آب، در تپش پنجره ها و آمد و رفت نور، که برای عارف زمان ها معانی مختلفی دارد و هر تغییر در زمان یک وضو دارد.
وی افزود:در قول سهراب، نمازِ من و عبادت من چنان شفاف است که انگار ماه و طیفی از رنگ ها پیداست و هر ذره نماز، تبلوری از عشق است و نماز یک کار معمولی و عادی نیست.
مشایخی تصریح کرد: در شعر سهراب سپهری تمام ذرات هستی در حال ستایش پروردگار هستند. سرو به گلدسته بلندی تشبیه شده است که باد بر سر آن اذان میگوید و ذرات هستی در ستایش خدا هستند و علف صاف، همچون موجودی است که برای نماز ایستاده است و موج نیز به رکوع و سجود تشبیه شده شده است.
آیین بزرگداشت و رونمایی از سنگ مزار سهراب سپهری، به مناسبت ۱۵ مهرماه، زادروز این شاعر کاشانی در آرامگاه او در مشهد اردهال کاشان با حضور جمعی از دوستداران ادب فارسی برگزار شد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: سهراب سپهري استانی شهرستانها سهراب سپهری شعر سهراب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۳۸۸۲۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چگونه نوجوانان امروز را به خواندن کتابهای ایرانی علاقهمند کنیم؟/ ادبیات نوجوان در سایه غلبه ترجمه
به گزارش قدس آنلاین، این موضوعات شامل کلیات،دین، علوم اجتماعی،علوم طبیعی، علوم عملی، زبان و ادبیات میشود. در بین موضوعاتی که گفته شد، سه موضوع کودک و نوجوان، ادبیات و کمک درسی بیشترین سهم را به خود اختصاص دادهاند. ادبیات و کودک و نوجوان همیشه بیشترین تولیدات را در آمار نشر به خودشان اختصاص میدهند و گاهی ادبیات در رتبه اول و گاهی هم کودک و نوجوان این رتبه را کسب میکند. طبق آمار منتشر شده بخش زیادی از کتابهای کودک و نوجوان مربوط به ترجمه است و آثار ایرانی کم تر مورد توجه قرار میگیرد . در گزارش امروز به این موضوع پرداختیم که چگونه میتوان از بسترهای صدرنشینی کتابهای کودک و نوجوان برای توجه به نویسندگان ایرانی استفاده کرد.
غلبه آثار ترجمه تهدید نیست
هادی خورشاهیان؛ نویسنده ادبیات کودک و نوجوان خورشاهیان، معتقد است در دورهای که زندگی میکنیم نباید از کتاب انتظار آموزش داشته باشیم. او افزود: در کشور ما جمعیت قابل توجهی کودک و نوجوان هستند. این قشر از جمعیت سرمایههای آینده ما هستند. اگر عناوین کتابهای کودک و نوجوان در صدر چاپ سایر عناوین است به دلیل قشر نوجوان است که باید از این بستر استفاده شود. به گفته این نویسنده خانوادهها و مراکز فرهنگی باید به خواندن کودکان و نوجوانان جهت دهند و به آنان کمک کنند که کتابخوانی را منظم انجام دهند و کتاب مناسب سن خود را انتخاب کنند.
خورشاهیان معتقد است: بعضی از موضوعات مانند روانشناسی که متاسفانه در قالب روانشناسی زرد عرضه میشوند برای قشر کودک و نوجوان مناسب نیست. بهتر است که موضوعات روانشناسی در قالب و شعر داستان برای کودکان و نوجوانان ارایه شود.
هادی خورشاهیاننویسنده «پراگ در تبعید» در پاسخ به این پرسش چرا در میان آثار نویسندگان ایرانی با فقر ژانر مواجهیم، اظهار کرد: شاید در موضوعات جامعه شناسی و علوم اجتماعی با فقر ژانر مواجه باشیم آن هم به این دلیل که نیازی نیست برای کودکان و نوجوانان مدام از آسیبهای مختلف به صورت مستقیم صحبت کنیم اما من به عنوان کسی که 21 سال در واحد صدور مجوز کتاب کودک و نوجوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول به کار بودم و هنوز هم هستم معتقدم ما در ادبیات نوجوان و حتی کودک با مقوله فقر ژانر مواجه نیستیم.
خورشاهیان در خصوص غلبه آثار ترجمه در میان کتاب های کودک و نوجوان نسبت به آثار ایرانی و تاثیر این مساله، بیان کرد: غلبه ترجمه زمانی میتواند برای صنعت نشر تهدیدکننده باشد که همه ابزارهایی که استفاده میکنیم بومی و طبق فرهنگ ایرانی و اسلامی باشد و کودکان ما به کتابهای ترجمه و خارجی بیاورند اما زمانی که تلویزیون تماشا میکنیم و بین سریالهای ایرانیِ تکراری، سریالهای خارجی نیز دیده میشود یا وقتی 90 درصد از اخبار ما مربوط به کشورهایی مانند آمریکا است. پس کودک با این فرهنگ بیگانه نیست و میتواند خودی و غیرخودی را تمیز دهد.
این نویسند افزود: اگر کودکان فیلمها و کتابهای خارجی را میخوانند به دلیل اشتراک در موضوعات مختلفی است که جغرافیا نمیشناسد. در این خصوص نهادها و ارگانها نمیتوانند دخالت کنند و تصمیم گیرنده باشند و با بخشنامههای مختلف جلوی شروع کاری را بگیرند اما میتوانند در سخنرانیها به پاسداشت زبان فارسی و کتابخوانی اشاره کنند، کتابهای خوب معرفی کنند،مسابقه برگزار کنند. حتی کانون پرورش فکری میتواند کتابخانههای عمومی محلهها و فرهنگسرای مختلف را تقویت کند.
کتابخوانها را تشویق کنیم
حسین فتاحی دیگر نویسنده کودک و نوجوان ترغیب کودکان و نوجوانان به خواندن آثار خارجی را تصویرگری و طراحی جلد درخشان آن آثار دانست. او گفت: بچهها هیچ پدرکشتگی با نویسندهها ندارند آنها فقط به سمت کتابهایی میروند که توجهشان راجلب کند. ما در زمینه مطالعه، رقیبهای بسیار جدی داریم و کودکان بیشتر جذب کتابهای ترجمه میشوند؛ زیرا نسبت به کتابهای تالیفی از زیبایی بیشتری برخوردارند. کتابهای ترجمه برای ناشران سهل الوصولتر هستند زیرا کار تصویرگری داخلی برای ناشر کار بسیار هزینهبری است. اگر برخی ناشران در کنار کارهای ترجمه، تالیف هم انجام میدهند به دلیل حفظ آبرو و وجهه فرهنگی آنها است. آنها خودشان را موظف میدانند که در زمینه تالیفات فارسی، هم خدمت و ادای دین کنند. با توجه با اینکه چاپ کتابهای تصویری بسیار گران است، اگر احساس نیاز به داشتن این کتابها میکنیم باید مشوق و تسهیلاتی را برای ناشران درنظر بگیریم. کتابی که خانواده تا چند سال پیش با قیمت 30 هزارتومان برای فرزند خود میخرید، امروز باید آن را با قیمت 300 هزارتومان بخرد و طبیعی است که از پس مخارج آن برنیاید.
حسین فتاحیفتاحی یادآور شد: اگر بخواهیم مطالب علمی، ریاضی، تاریخی و... برای کودک و نوجوان تولیدکنیم، باید در قالب داستان طراحی شود. بچهها باید از دل یک داستان به اطلاعات مفید دست یابند و قهرمان خود را انتخاب کنند. لازمه انجام این کار داشتن برنامه، تیم همراه و رشد فرهنگی است. اکثرا کتابهایی که به صورت تیمی طراحی شده، کتابهای ترجمه است و دلیلش هم این است که مترجمان مابین خود مدیریت درست را پذیرفتهاند. یک داستان خوب کودک باید حدودا ۴۰۰ تا ۵۰۰کلمه باشد زیرا مغز کودکان مانند بزرگسالان قادر به پردازش اطلاعات طولانی و پیچیده نیست. شخصیتهای داستانهای کودکانه همچنین باید با سایر شخصیتهای قابل تشخیص برای کودکان مانند دوستان، خانواده، معلمان، همکلاسیها و دیگران رابطه داشته باشند. درواقع ارتباطات باید نقش پررنگی در قصههای کودکانه داشته باشد.
وی در خصوص اینکه برنامه مدونی برای مطالعه از طرف سازمانها و نهادهای فرهنگی نداریم، افزود: زمانی که ناشران کار میکنند، نهادها باید کاغذ و سیستم فروششان را تامین کنند. اگر ما به دنبال رشد معقول و منطقی برای پیشرفت مطالعه هستیم باید برنامه ریزی دقیق انجام دهیم. ما نیاز داریم میزان مطالعه، چاپ کتاب و کمبودها در کتابها از نظر مضمون، موضوع و گروه سنی را بررسی کنیم و به سمع مسئولین برسانیم. همچنین تشویقهایی را برای کتابخوانان درنظر بگیریم. اگر این روند را پیش بگیریم تا 10 سال آینده میتوانیم به نقطهای که ضرورت جامعه هست، برسیم.
تولید کتابهای رنگی را جدی بگیریم
سپیده خلیلی، نویسنده و مترجم در خصوص غلبه آثار ترجمه در ادبیات کودک و نوجوان گفت: مسلما این برتری، خوب نیست اما هر ناشری ترجیح میدهد کتابی را در ایران چاپ کند که قبلا امتحانش را پس داده باشد. بسیاری از موارد ترجمه با فرهنگ ما یکسان نیست و تولید کتابهای چهار رنگ توسط نویسندگان در حال از بین رفتن است. ای کاش وزارت ارشاد بودجهای را به تولید کتابهای چهار رنگ تالیفی اختصاص دهد تا نویسندگان بتوانند در موضوعات مختلف نوشتههای خود را منتشر کنند و کودکان ایرانی با فرهنگ ایرانی بزرگ شوند.
سپیده خلیلیاین نویسنده و مترجم کتاب در خصوص مشکلات کتابهای ترجمه در ایران گفت: در بسیاری از موارد یا مترجم متوجه متن اصلی داستان نمیشود یا به دلیل محدودیتهایی که وجود دارد، مجبور است بعضی از قسمتهای داستان را حذف کند. در حال حاضر مسابقه بین ناشرانی که چاپ اول کتابهایشان در خارج از کشور معروف شده، برقرار است. ناشران به دلیل اینکه نفر اولی شوند که مجوز چاپ میگیرند، هر فصل از کتابشان را به دست مترجمهای مختلف میسپارند. این حرکت ناشران و انتخاب واژههای نامناسب توسط مترجمان، بسیار به مقوله ترجمه در ایران آسیب میرساند؛ زیرا هر واژه در ترجمه، وزن و معنی خاص خود را دارد و گاها مترجمان معنی نادرست از یک واژه را انتخاب میکنند.
او همچنین یادآور شد: در حال حاضر در شرایطی هستیم که مردم کتاب نمیخرند و مسلما اگر آنها نخواهند و نتوانند کتاب بخرند، جانشین دیگری برای کتاب پیدا میشود. مکانهای عمومی مانند نهاد کتابخانهها و حتی کانون پرورش فکری میتوانند به کتابهای تالیفی برای کتاب خوان شدن کودکان و نوجوانان بیشتر بها دهند.
محدثه رضایی