اثر هنری پرواز خیال، پیوندی میان علوم مهندسی سرامیک و ادبیات عرفانی
تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۱۰۲۰۳۲
پرواز خیال" مبتنی بر حکمت اشراق بوده و شیخ شهاب الدین سهروردی موسس و استاد این مکتب است. حکمت اشراق احیاء حکمت معنوی ایرانیان باستان است که همان "جاویدان خرد" یا " حکمت خالده" بوده و ناظر بر حقایق باطنی و معنوی است. این حکمت هیچ آغاز و پایانی ندارد و محدود به یک دین یا سنت الهی نیست، بلکه معنویت نخستین یا سنت ازلی است که نزد اهل معرفت و شهود به طرزی مشابه و یکسان ادراک میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حکمت اشراق حکمتی شهودی و انکشافی بر پایه اشراقات انوار قدسی و مبتنی بر اصل اشراقی" نور و ظلمت" است. نور در این وجهه نظر، رمز " آگاهی" و "خود آگاهی" است. معرفت اشراقی، شناختی معنوی و متعلق به جان آدمی است و ادراک پیام اشراقی یا آگاهی اشراقی جز با نفس روشن شده به انوار الهی میسر نمیشود.
معرفت شناسی اشراقی از شناخت حقیقت نور آغاز میشود و به اشراقات باطنی و پرتو افشانی انوار قدسی بر جان سالک منتهی میشود و سعی در تبیین حقیقتی دارد که در جان سالک تحقق مییابد.
همچنین نفس انسان که در اثر ریاضت، از عالم ظلمانی و برزخی جدا میشود، به علت اینکه عاشق مشتاق وصول به نور عالی است، به سوی آن سیر میکند و از مشاهده ملکوت و اشراق نورالانوار مسرور میشود.
این اثرهنری به عنوان بخشی از رساله دکتری پژوهش هنر در کشور اجرا شده است.
محمدزاده خالق پرواز خیال میگوید: این اثر به عنوان ساخت چینی سلولزی ظریف به منظور به کارگیری نور در خلق آثار هنری سرامیکی است و برای نخستین بار است که در مقطع دکتری پژوهش و هنر در کنار رساله مکتوب این چنین اثر هنری خلق شده که به گرایش تحصیلی در مقطع لیسانس و فوق لیسانس برمیگردد.
وی اظهار کرد: از ویژگیهای برجسته این اثر، تبلور پیوندی است که میان علوم مهندسی سرامیک، حکمت اشراق سهروردی، ادبیات عرفانی و هنر مجسمه سازی پدیدار شده است.
این عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا گفت: در مقطع لیسانس و فوق لیسانس دررشته صنایع دستی تحصیل کردم. از ابتدا به رشته سفال و سرامیک و موضوعاتی که با علوم مهندسی سرامیک مرتبط بود گرایش داشتم، چرا که اساساً جدا از اثر هنری که برآمده از تجربیات هنری و مطالعات نظری هنرمند است، دانش علوم سرامیک در خلاقیت اثر هنری کمک شایانی به هنرمند میکند.
محمدزاده افزود: در طول تاریخ آثار هنری سرامیکی بدون ارتباط با علوم مهندسی سرامیک به وجود نیامدهاند.
وی از تحقیق در روش پژوهشی گفت که بیشتر دانشجویانی که در مقطع تحصیلات تکمیلی تحصیل میکنند یکی از چالشهای آنها انتخاب روش پژوهشی یا متدولوژی است که باید در رساله خود انتخاب کنند.
محمدزاده تصریح کرد: با توجه به اینکه هیچ منبع فارسی در ایران برای معرفی این روش نبود، لذا ناچار به مطالعه و ترجمه مقالات و کتابهای مرتبط با این روش پژوهشی به مدت یک سال شده و با نوع روش کارکردن دانشجوها در کشورهای دیگر در مقطع دکتری رشتههای هنری آشنا شدم.
این عضو هیات علمی از جالب بودن این روش گفت و افزود: با آشنایی این روش سعی در شناساندن آن در جامعه ایران کردم و مقالهای را تحت همین عنوان در دانشگاه تهران به چاپ رساندم. از این روش پژوهشی در رساله خود استفاده کردم. این روش بین رشتهای بوده و هنرمند از رشتههای مختلف علوم برای خلق اثر هنری استفاده میکند.
وی با اشاره به نام این مقاله تحت عنوان پژوهش کنش محور در قلمرو هنر، جنبشی نوین در روش شناسی پژوهشی اشاره کرد که در پاییز سال ۹۶ در نشریه هنرهای زیبای تجسمی دانشگاه تهران به چاپ رسید.
این عضو هیات علمی دانشگاه افزود: از ویژگیهای این روش (پژوهش کنش محور) یا مبتنی بر عمل این است که این امکان را فراهم میآورد تا هر پژوهشگر هنرمندی منطبق با پروژه هنری و پژوهشی خود آن را صورت بندی کرده و به فراخور نیاز تحقیقات از روشهای مختلف استفاده کند.
محمدزاده با اشاره به مطالعه خود در آثار هنری معاصر در دنیا گفت: در این آثار با مواردی مواجه شدم که از نور در خلق آنها استفاده شده و بدنههای نیمه شفافی که نور را از خود عبور میدادند. بر همین اساس برروی بدنههای چینی کار کردم که نیمه شفاف بوده و در عین حال از کارپذیری و انعطاف بالایی برخوردار بودند.
وی افزود: بر همین اساس کار تحقیقاتی را در دانشگاه علم وصنعت زیر نظر حسین سرپولکی در جهت ساخت بدنه چینی که دمای پخت پایین و انعطاف و کارپذیری بالایی داشته و بتواند نور را از خود عبور دهد، انجام دادم.
این عضو هیات علمی گفت: در حین انجام کار علمی در آزمایشگاهها یکی از دغدغهها این بود که از این بدنهها بعد از ساخت به چه طریقی استفاده میشود و اگر قرار به خلق آثار هنری از این بدنهها باشیم چطور با این ماده و یا بدنه کار کنیم.
محمدزاده تصریح کرد: بر همین اساس که این بدنه از خود نور عبور میدهد و یکی از عناصر اصلی در خلق آثار هنری و بدنههای نیمهشفاف است و آشناییت با فلسفه اشراق (فلسفهای که نور رمزآگاهی و خودآگاهی است و منشا همه چیز در عالم و نور الانوار است)، به مطالعه فلسفه اشراق و به طور خاص به فلسفه اشراق سهروردی روی آوردم.
وی تاکید کرد: از آنجا که بیان هنری مفاهیم غیر مادی ناگزیر از نمادپردازی است، این نماد و زبان رمز را در ادبیات عرفانی که مبتنی بر حکمت اشراق بوده مورد مطالعه قرار داده و از آن به عنوان نماد در ایده پردازی بهره جستم.
این عضو هیات علمی با بیان ادبیات نظری در حوزه فلسفه اشراق سهروردی و ادبیات عرفانی که مبنای شکل گیری ایده تجسم بخشیدن به تلاش نفس سالک برای رهایی از دامگاه دنیای مادی و زندان تن و دستیابی به عالم روحانی و معنوی است، افزود: پرواز خیال نماد انسانی است که تلاش میکند از میان دیواری که نماد موانع بیرونی، درونی و وابستگیهای دنیای مادی و زندان تن است رهایی پیدا کرده و قوه خیال خود را که یکی از قوای نفس و واسط بین عالم مادی و معنوی است به صورت موجی از پروانهها به سمت نور که نماد حق تعالی و مطلق حق است پرواز دهد.
محمدزاده گفت: در ساخت این مجسمه از نرم افزاهای سه بعدی کمک گرفتم تا به خوبی مفهوم مورد نظر را در طراحی نشان دهم.
وی تصریح کرد: در اثر تمثیل خیال به پروانه ریشه در تمثیلات عرفانی فراوانی دارد که در آنها پروانه نماد عاشقی است که با دیدن روشنایی و شمع به سوی آن پرواز میکند و دیوانه وار خود را به آتش میزند. رفتن پروانه به سوی آتش و حتی سوختن او در آتش برداشت عارفانه و شاعرانهای است که در ادبیات عرفانی پارسی نماد حرکت عاشقانه است.
این عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا، پروانهها را در اثر، تمثیلی از قوه خیال عنوان کرد و گفت: این پروانهها به سوی نوری که رمزی از حقیقت عالم روحانی است پرواز میکنند. همچنین انتخاب بدنه چینی نیمه شفاف از میان بدنههای سرامیک در عین حال که ماهیت رسی (خاکی) آن تعلق قوه خیال به انسان در دنیای مادی را خاطر نشان میکند، برماهیت غیر مادی و برتری قوه خیال نسبت به قوههای دیگر نفس تاکید دارد.
محمدزاده در خصوص مکان نصب اثر در موزه هنرهای دینی امام علی (ع) و وجود دریچههای سقف که نور از میان آن ها عبور میکند، افزود: این دریچهها خود تداعی کننده زندان عالم هستی است و از سوی دیگر انسانی که در میان دیوار که نماد دنیای مادی و زندان روح انسان است، اسیر گشته و برای رهایی از آن تلاش میکند، به مشقتهایی که انسان برای رهانیدن قوه خیال خود از دام این موانع متحمل شود تا آن را به سوی عالم ملکوت پرواز دهد، تجسم بخشیده است.
این مجسمه حاصل نتایج تحقیقات علمی، نظری و هنری رساله دکتری محمدزاده میانجی با عنوان" ساخت چینی سلولزی ظریف به منظور بکارگیری نور در خلق آثار هنری سرامیکی" به راهنمایی مهرنوش شفیعی سرارودی عضو هیات علمی دانشگاه هنر اصفهان و حسین سرپولکی عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت ایران است.
این اثرهنری برای نخستین بار به عنوان بخشی از رساله دکتری پژوهش هنر در کشور طی مراسمی با حضور شهرام بابایی ریاست موزه هنرهای دینی امام علی (ع)، حمید شانس هنرمند برجسته مجسمه ساز معاصر ایران، اساتید دانشگاه الزهراء (س) و دانشجویان در موزه و در محلی هماهنگ با مضمون اثر رونمایی شد.
منبع: ایرنا
کلیدواژه: مجسمه سازی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۱۰۲۰۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نقد فیلم مست عشق / شکستی مفتضحانه برای حسن فتحی
مازیار وکیلی در رویداد۲۴ نوشت: حسن فتحی سابقهای طولانی در ساخت فیلمها و سریالهای تاریخی دارد؛ فیلمها و سریالهایی که البته کیفیت یکسانی ندارند: «پهلوانان نمیمیرند» سریال خاطرهانگیزی بود که داستانی بکر و اصیل داشت و به سرگذشت پهلوانان ایرانی در عصر قاجار میپرداخت. «شب دهم» امروز یک اثر کلاسیک در حوزه سینمای دینی به حساب میآید و نمونه درخشانی است از دراماتیزه کردن مضامین دینی به شکلی که برای مخاطب جذاب باشد. سه فصل سریال «شهرزاد» هم که مهمترین و جنجالیترین سریال فتحی در سالهای اخیر به حساب میآید؛ یک مثلث عشقی جذاب در کنار بازی بازیگران مشهور از شهرزاد سریالی ساخت که مخاطبان بسیاری را به خود جذب کرد. حواشی مالی و سیاسی سریال هم باعث شد تا شهرزاد تا مدتها در صدر اخبار باشد و منتقدان و تحلیلگران بسیاری را وادار به واکنش کند.
«روشنتر از خاموشی» داستان زندگی یکی از نامدارترین فلاسفه و عرفای ایران در عصر صفوی بود. فیلسوفی که عقایدش در زمان حیات بسیار مورد تکفیر متکلمین قشری قرار گرفت، اما بعدها به قدری عالمگیر و تاثیرگذار شد که بسیاری از محققان و پژوهشگران اعتقاد دارند انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ متاثر از تفکرات ملاصدرا و حکمت متعالیه است. فتحی در «روشنتر از خاموشی» به خوبی نشان داد که خوب میتواند مضامین عرفانی را در بستر یک درام تلویزیونی روایت کند. فتحی در این کار از ظرفیتهای داستانی دوران تاریخی زندگی ملاصدرا هم به درستی استفاده کرد و بسیاری از تحولات تاریخی ایران در آن دوران را نمایش داد. بهنحوی که شخصیت شاه عباس در این سریال، ارزشی هم پای ملاصدرا پیدا کرده بود.
مجموعه این تواناییها، فتحی را تبدیل به بهترین گزینه برای ساخت درامهای تاریخی با مضامین عرفانی میکرد. به همین خاطر بود از زمانی که اعلام شد «مست عشق» که به رابطه پرمناقشه شمس و مولانا میپردازد را حسن فتحی میسازد همه خیالشان راحت شد که فیلم اگر یک شاهکار نباشد استانداردهای لازم برای یک اثر جذاب را دارد؛ اما این خیالی خام بود. برخلاف توقعات اولیه، «مست عشق» اثری است ضعیف که نتوانسته ذرهای از رابطه پیچیده این دو عارف نامی را به تصویر بکشد.
حسن فتحی همیشه عادت دارد که از دو عنصر برای هرچه جذابتر تعریف کردن داستانهای تاریخی خود استفاده کند. اولین عنصری که فتحی از آن استفاده میکند تعلیق است. مثلاً در شب دهم تعلیق لو رفتن اجرای تعزیه توسط حیدر خوش مرام بود که تماشاگر را تا پایان مشتاق تماشای سریال نگه میداشت. یا در پهلوانان نمیمیرند تعلیق پیدا شدن قاتلی که تمام پهلوانان شهر را میکشت باعث جذابیت سریال میشد. فتحی تلاش کرده بود در مست عشق هم از تعلیق به شکل بهینهای استفاده کند. فتحی دقیقاً داستان مست عشق را از جایی شروع میکند که ماموران حکومتی در قونیه به دنبال قاتل شمس تبریزی میگردند. فتحی تلاش داشته تا از این تعلیق برای جذابیت داستانی ثقیل و پیچیده استفاده کند.
اما خیلی زود و در میانه راه ماجرای قتل شمس فراموش میشود تا فتحی بر روی ماجراهای عاشقانه فیلم تمرکز کند. همان ماجراهای عاشقانهای که محور اصلی جذابیت برخی از سریالهای حسن فتحی بوده است. در «مدار صفر درجه» عشق یک پسر مسلمان بنام حبیب پارسا به دختری یهودی بنام سارا آستروک بود که داستان تاریخی این سریال را جذاب میکرد. یا در سریال «شهرزاد» مثلث عشقی شهرزاد، قباد، فرهاد بود که داستان را پیش میبرد. برای همین فتحی در مست عشق هم تصمیم گرفته از این عنصر برای هر چه جذابترشدن سریال استفاده کند.
به عنوان، فتحی تاکید زیادی بر روی عشق پاک و آسمانی شمس تبریزی و کیمیا خاتون میشود. در حالی که روایتهای تاریخی خلاف این موضوع را نشان میدهد. اما موضوع این جا است که نمایش این عشق به جای آن که بر جذابیت فیلم بیفزاید آن را تا حد سریالهای مبتذل ترکیهای پایین آورده است. این موضوع درباره عشق اسکندر و مریم هم صدق میکند. پرداخت سطحی فتحی باعث شده این داستانهای عاشقانه به جای این که به کمک خط اصلی قصه (یعنی رابطه پر فراز و نشیب شمس و مولانا) بیایند آن را در حاشیه قرار داده و منحرف کردهاند.
نمایش مضامین عرفانی که با احوال درونی و فردی شخص سر و کار دارد در مدیوم سینما کار بسیار سختی است. چون مدیوم سینما تصویر است و تصویر اجازه تخیل و تحلیل را به تماشاگر نمیدهد. به همین خاطر است که اکثر کارگردانان بزرگ سینما برای بیان مضامین عرفانی و الاهیاتی سراغ داستانهای روزمره میروند و میکوشند این مضامین را در دل یک داستان ساده و معمولی قرار دهند. مثلاً اسپیلبرگ در برخورد نزدیک از نوع سوم از دل یک داستان علمی تخیلی مضامین عرفانی و الاهیاتی زیادی بیرون میکشد یا دیوید لینچ در داستان سرراست داستان سفر یک پیرمرد با ماشین چمنزنی را بستر مناسبی برای نمایش احوال باطنی او میبیند. یا حتی مجید مجیدی هم برای بیان نگاه عرفانی خود سراغ داستانهای روزمرهتر میرود.
صحبت از عرفان روی پرده نقرهای سینما کار بسیار خطرناکی است. چون میتواند تماشاگر را دچار سوءتفاهم و سوءبرداشت کند. اتفاقی که برای مست عشق هم اُفتاده است. رابطه شمس و مولانا به قدری عمیق و پیچیده است که نمیشود شکل و کیفیت آن را در زمان صد دقیقه برای تماشاگر توضیح داد و همین عدم توضیح درست و دقیق است که در نهایت باعث میشود تماشاگر چیز زیادی از آن سردرنیاورد و خسته شود.
مست عشق برای فتحی یک شکست کامل است؛ چه از لحاظ داستانی و چه از لحاظ نحوه مواجهه با یک مضمون پیچیده. استراتژی غلط فتحی باعث شده تا تمام ظرفیتهای مست عشق از دست برود و فیلمی با این حجم از هزینه و استفاده از ستارگان بزرگ سینمای ایران و ترکیه تبدیل به فیلمی سطح پایین شود. فیلم تنها به مدد حاشیههای پرتعدادی مانند مخالفت برخی مراجع به ساخت فیلم به دلیل تبلیغ صوفیه، مشهور شده است نه کیفیت نهایی خودش.
tags # سینما سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند (تصاویر) کشف پرنده عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!