Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش ایکنا؛ پنجاه و چهارمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «‌ادبیات عرفانی و اسطوره‌شناختی» با صاحب‌امتیازی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب و مدیرمسئولی سهیلا موسوی سیرجانی منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «‌نعل وارونه در گفتار و رفتار شیخ ابوسعید ابوالخیر»، «‌شاهنامه نمود حذف، غیاب یا حضور دیگری»، «‌طلسم جمشید «نقد و بررسی بن‌مایه‌ای اسطوره‌ای در منظومه‌های پهلوانی و طومارهای نقالی با تکیه بر سام‌نامه»، «‌بررسی مفهوم عشق از دیدگاه رابرت استرنبرگ در حکایت «شیخ صنعان» عطار و نمایش‌‌نامه فانتزی شیخ صنعان محمدحسین میمندی‌‌نژاد»، « تحلیل اسطوره‌ای ـ بینامتنی رمان حیرانی براساس نظریه آلوده‌انگاری ژولیا کریستوا»، «‌بررسی مبانی معرفت‌شناختی نظریه جبر و اختیار در کشف‌المحجوب هجویری»، «‌بررسی تطبیقی مفهوم خوف و رجا در دوزخ کمدی الهی دانته و عرفان اسلامی»، «‌دگردیسی‌های اسطوره جمشید در گذار از دوران هندواروپایی به دوران اسلامی»، «‌امکان، مراتب و غایت معرفت مبتنی بر ادراک زیبایی در نظام معرفتی فخرالدین عراقی»، «‌ناپدیدشدگان در عرصه ادبیات (رمزگشایی از راز ناپدید ‌شدن برخی قهرمانان در پایان داستان‌ها)».

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


در چکیده مقاله «‌نعل وارونه در گفتار و رفتار شیخ ابوسعید ابوالخیر» می‌خوانیم: «باژگونگی امور یا وارونگی معنا، مبنای بسیاری از اندیشه‌های ابوسعید ابوالخیر در اسرارالتوحید است و بررسی آن می‌تواند یکی از مهم‌ترین عوامل جذابیت این اثر گران‌سنگ عرفانی را تبیین کند. در این مقاله نخست گونه‌هایی از وارونگی معنا معرفی می‌شود؛ مواردی مانند ترجیح ثروت بر فقر، خوشباشی بر عزلت، تساهل و تسامح و مدارا بر انتقام و ... از دلایل اصلی این نوع نگرش، التزام به سکر در مقابل صحو در مشرب فکری ابوسعید است. ابوسعید ابوالخیر، اغلب به هنگام ترویج یا تذکار هنجارهای اخلاقی، تبیین و تایید احوال خود یا دیگران و رفع حوایج مادی و معنوی مخاطبان عام و خاص اغلب با استفاده از زبان و رفتاری ادبی و تمسک به شیوه‌های متفاوت و وارونه نسبت به معیارها، هنجارها و نرم رفتاری معاصران خویش، بسته به موقعیت و مقتضای مخاطب، رفتاری با ساختار باژگونه از خود نشان می‌دهد. هنگامی که پشت دریچه تفسیرهای وارونه او را می‌نگریم، نمی‌توانیم انکار کنیم که این شیوه ابوسعید مواجهه او با نخوت صوفیانه عصر خویش است. روش تحقیق در این مقاله کتابخانه‌ای، به شیوه توصیفی ـ تحلیلی و بر اساس یافته‌هایی از اسرارالتوحید و مقالات و پژوهش‌های مرتبط استوار است.»

مبانی معرفت‌شناختی نظریه جبر و اختیار
در آغاز مقاله «‌بررسی مبانی معرفت‌شناختی نظریه جبر و اختیار در کشف‌المحجوب هجویری» چنین آمده است: «در این مقاله آراء معرفت‌شناختی هجویری در باب جبر و اختیار بررسی می‌شود و در خلال آن برخی مسائل دیگر که به نحوی با آن در ارتباط هستند، مورد تحلیل قرار می‌گیرند. از آنجایی که برخی از متصوفه نظیر هجویری به این نتیجه رسیده‌اند که برای بر کنار داشتن آثارشان از انحرافات فکری و اجتماعی، تبیین معرفتی آن‌ها ضروری است لذا، تحلیل آرای آشکار و پنهان معرفتی صاحبان چنین آثاری در شناخت موضع معرفتی و مذهب آن‌ها بسی راهگشاست و ضروری به نظر می‌رسد. در بررسی دیدگاه‌های هجویری چنین به نظر می‌رسد که جز مسئلۀ قبض و بسط که بیشتر ناظر بر حالات درونی و نفسانی انسان است، آن دسته از آرای او که به نحوی مربوط به اعمال و حوزۀ اختیارات و مسئولیت‌های انسانی است، غالبا متأثر از آراء ماتریدیه باشد.»

‌بررسی تطبیقی مفهوم خوف و رجا
در چکیده مقاله «‌بررسی تطبیقی مفهوم خوف و رجا در دوزخ کمدی الهی دانته و عرفان اسلامی» می‌خوانیم: «با مقایسه میان سروده‌های کمدی الهی و مبانی قرآنی، عرفانی، برهانی و ادبی، و با پرده برداشتن از زبان تاویلی و رازآلود آن، می‌توان به اشتراکات بسیاری میان مبانی معرفت‌شناسانه اثر گرانقدر دانته و عرفان اسلامی پی برد. در مقاله پیش رو، با رویکرد تحلیلی ـ تطبیقی به بررسی حال و مقام خوف و رجا در مقدمه بخش دوزخ این کتاب و مقایسه آن با مبانی عرفان اسلامی پرداخته شده است. نتایج به دست آمده بیان‌گر این نکته‌اند که در سروده‌های این بخش، علی‌رغم مشابهت‌هایی در لزوم هادی و پیر در سفر تصعیدی ارتقایی و پی‌سپاری در طرق حصول معرفت عقلانی در آغاز سلوک، ادامه دادن راه با پیر عشق، پس از قصور و واماندگی و عدم توان عقل در ادامة راه، خوف و ترس رهبانی ترسایی بسیار تبلور دارد و کمتر نشانی از عشق و محبت دیده می‌شود و خوف عقوبت، بسیار برجسته‌تر از خوف مکر است و این مسائل به دلیل تاثیرپذیری دانته از تعالیم کلیسا و نگاه خائفانه و شریعت‌مدارانه او در ارتباط با پروردگار است.»

‌امکان، مراتب و غایت معرفت
در طلیعه مقاله «‌امکان، مراتب و غایت معرفت مبتنی بر ادراک زیبایی در نظام معرفتی فخرالدین عراقی» آمده است: «در نظام معرفتی فخرالدین عراقی تلقی وحدت وجودی از خلقت عالم به شکل ستایش زیبایی‌های جهان اعیان به مثابه تجلیات حسن الهی ظاهر می‌شود. این مقاله با هدف تبیین معرفت‌شناختی ادراک زیبایی در اندیشۀ عراقی، با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی ابتدا به تبیین جایگاه زیبایی در نظام فکری وی می‌پردازد و سپس مراتب و غایت ادراک زیبایی را در این نظام بررسی می‌کند. از جمله یافته‌های پژوهش این است که در نظر عراقی ادراک زیبایی محسوس، امکان و زمینه و شرط لازم برای معرفت حق در تجلیات گوناگون آن و سلوک معرفت‌شناختی به سوی اوست. تلقی زیبایی محسوس به مثابه تجلی حسن الهی با عنایت حق و جذبه‌ای از سوی او آغاز می‌شود و طی مقامات سلوک و در نهایت وصال و بقا باز با عنایت و جذبه برای کامل‌ترینان محقق می‌گردد. سیر در مراتب معرفت‌شناختی که در نظر عراقی همان احوال و مقامات عشق به حق و رؤیت او در تجلیات گوناگون است، مساوق و همزمان با استحاله و فرا رفتن در مراتب وجودی است.»
انتهای پیام

منبع: ایکنا

کلیدواژه: ایکنا فصلنامه مقاله عرفان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۸۵۷۲۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نقد فیلم مست عشق / شکستی مفتضحانه برای حسن فتحی

مازیار وکیلی در رویداد۲۴ نوشت: حسن فتحی سابقه‌ای طولانی در ساخت فیلم‌ها و سریال‌های تاریخی دارد؛ فیلم‌ها و سریال‌هایی که البته کیفیت یکسانی ندارند: «پهلوانان نمی‌میرند» سریال خاطره‌انگیزی بود که داستانی بکر و اصیل داشت و به سرگذشت پهلوانان ایرانی در عصر قاجار می‌پرداخت. «شب دهم» امروز یک اثر کلاسیک در حوزه سینمای دینی به حساب می‌آید و نمونه درخشانی است از دراماتیزه کردن مضامین دینی به شکلی که برای مخاطب جذاب باشد. سه فصل سریال «شهرزاد» هم که مهم‌ترین و جنجالی‌ترین سریال فتحی در سال‌های اخیر به حساب می‌آید؛ یک مثلث عشقی جذاب در کنار بازی بازیگران مشهور از شهرزاد سریالی ساخت که مخاطبان بسیاری را به خود جذب کرد. حواشی مالی و سیاسی سریال هم باعث شد تا شهرزاد تا مدت‌ها در صدر اخبار باشد و منتقدان و تحلیل‌گران بسیاری را وادار به واکنش کند.

«روشن‌تر از خاموشی» داستان زندگی یکی از نامدارترین فلاسفه و عرفای ایران در عصر صفوی بود. فیلسوفی که عقایدش در زمان حیات بسیار مورد تکفیر متکلمین قشری قرار گرفت، اما بعد‌ها به قدری عالم‌گیر و تاثیرگذار شد که بسیاری از محققان و پژوهشگران اعتقاد دارند انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ متاثر از تفکرات ملاصدرا و حکمت متعالیه است. فتحی در «روشن‌تر از خاموشی» به خوبی نشان داد که خوب می‌تواند مضامین عرفانی را در بستر یک درام تلویزیونی روایت کند. فتحی در این کار از ظرفیت‌های داستانی دوران تاریخی زندگی ملاصدرا هم به درستی استفاده کرد و بسیاری از تحولات تاریخی ایران در آن دوران را نمایش داد. به‌نحوی که شخصیت شاه عباس در این سریال، ارزشی هم پای ملاصدرا پیدا کرده بود.

مجموعه این توانایی‌ها، فتحی را تبدیل به بهترین گزینه برای ساخت درام‌های تاریخی با مضامین عرفانی می‌کرد. به همین خاطر بود از زمانی که اعلام شد «مست عشق» که به رابطه پرمناقشه شمس و مولانا می‌پردازد را حسن فتحی می‌سازد همه خیال‌شان راحت شد که فیلم اگر یک شاهکار نباشد استاندارد‌های لازم برای یک اثر جذاب را دارد؛ اما این خیالی خام بود. برخلاف توقعات اولیه، «مست عشق» اثری است ضعیف که نتوانسته ذره‌ای از رابطه پیچیده این دو عارف نامی را به تصویر بکشد.

حسن فتحی همیشه عادت دارد که از دو عنصر برای هرچه جذاب‌تر تعریف کردن داستان‌های تاریخی خود استفاده کند. اولین عنصری که فتحی از آن استفاده می‌کند تعلیق است. مثلاً در شب دهم تعلیق لو رفتن اجرای تعزیه توسط حیدر خوش مرام بود که تماشاگر را تا پایان مشتاق تماشای سریال نگه می‌داشت. یا در پهلوانان نمی‌میرند تعلیق پیدا شدن قاتلی که تمام پهلوانان شهر را می‌کشت باعث جذابیت سریال می‌شد. فتحی تلاش کرده بود در مست عشق هم از تعلیق به شکل بهینه‌ای استفاده کند. فتحی دقیقاً داستان مست عشق را از جایی شروع می‌کند که ماموران حکومتی در قونیه به دنبال قاتل شمس تبریزی می‌گردند. فتحی تلاش داشته تا از این تعلیق برای جذابیت داستانی ثقیل و پیچیده استفاده کند.

اما خیلی زود و در میانه راه ماجرای قتل شمس فراموش می‌شود تا فتحی بر روی ماجرا‌های عاشقانه فیلم تمرکز کند. همان ماجرا‌های عاشقانه‌ای که محور اصلی جذابیت برخی از سریال‌های حسن فتحی بوده است. در «مدار صفر درجه» عشق یک پسر مسلمان بنام حبیب پارسا به دختری یهودی بنام سارا آستروک بود که داستان تاریخی این سریال را جذاب می‌کرد. یا در سریال «شهرزاد» مثلث عشقی شهرزاد، قباد، فرهاد بود که داستان را پیش می‌برد. برای همین فتحی در مست عشق هم تصمیم گرفته از این عنصر برای هر چه جذاب‌ترشدن سریال استفاده کند.

به عنوان، فتحی تاکید زیادی بر روی عشق پاک و آسمانی شمس تبریزی و کیمیا خاتون می‌شود. در حالی که روایت‌های تاریخی خلاف این موضوع را نشان می‌دهد. اما موضوع این جا است که نمایش این عشق به جای آن که بر جذابیت فیلم بیفزاید آن را تا حد سریال‌های مبتذل ترکیه‌ای پایین آورده است. این موضوع درباره عشق اسکندر و مریم هم صدق می‌کند. پرداخت سطحی فتحی باعث شده این داستان‌های عاشقانه به جای این که به کمک خط اصلی قصه (یعنی رابطه پر فراز و نشیب شمس و مولانا) بیایند آن را در حاشیه قرار داده و منحرف کرده‌اند.

نمایش مضامین عرفانی که با احوال درونی و فردی شخص سر و کار دارد در مدیوم سینما کار بسیار سختی است. چون مدیوم سینما تصویر است و تصویر اجازه تخیل و تحلیل را به تماشاگر نمی‌دهد. به همین خاطر است که اکثر کارگردانان بزرگ سینما برای بیان مضامین عرفانی و الاهیاتی سراغ داستان‌های روزمره می‌روند و می‌کوشند این مضامین را در دل یک داستان ساده و معمولی قرار دهند. مثلاً اسپیلبرگ در برخورد نزدیک از نوع سوم از دل یک داستان علمی تخیلی مضامین عرفانی و الاهیاتی زیادی بیرون می‌کشد یا دیوید لینچ در داستان سرراست داستان سفر یک پیرمرد با ماشین چمن‌زنی را بستر مناسبی برای نمایش احوال باطنی او می‌بیند. یا حتی مجید مجیدی هم برای بیان نگاه عرفانی خود سراغ داستان‌های روزمره‌تر می‌رود.

صحبت از عرفان روی پرده نقره‌ای سینما کار بسیار خطرناکی است. چون می‌تواند تماشاگر را دچار سوءتفاهم و سوءبرداشت کند. اتفاقی که برای مست عشق هم اُفتاده است. رابطه شمس و مولانا به قدری عمیق و پیچیده است که نمی‌شود شکل و کیفیت آن را در زمان صد دقیقه برای تماشاگر توضیح داد و همین عدم توضیح درست و دقیق است که در نهایت باعث می‌شود تماشاگر چیز زیادی از آن سردرنیاورد و خسته شود.

مست عشق برای فتحی یک شکست کامل است؛ چه از لحاظ داستانی و چه از لحاظ نحوه مواجهه با یک مضمون پیچیده. استراتژی غلط فتحی باعث شده تا تمام ظرفیت‌های مست عشق از دست برود و فیلمی با این حجم از هزینه و استفاده از ستارگان بزرگ سینمای ایران و ترکیه تبدیل به فیلمی سطح پایین شود. فیلم تنها به مدد حاشیه‌های پرتعدادی مانند مخالفت برخی مراجع به ساخت فیلم به دلیل تبلیغ صوفیه، مشهور شده است نه کیفیت نهایی خودش.

tags # سینما سایر اخبار اسرار تکامل آلت‌ جنسی؛ رابطه جنسی انسان‌های اولیه مثل گوریل‌ها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غول‌پیکری که توسط انسان‌ها به وجود آمد! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند (تصاویر) کشف پرنده‌ عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!

دیگر خبرها

  • مرکز غیرمجاز زیبایی در خمینی‌شهر پلمب شد
  • نقد فیلم مست عشق / شکستی مفتضحانه برای حسن فتحی
  • تامین ۶۵ درصد اعتبارات شرکت‌های دولتی از محل نفت
  • قالیباف: ۱۰ همت برای فوق‌العاده شغل پرستاران اختصاص یافت
  • آغاز دومین روز بررسی جداول بودجه ۱۴۰۳ در مجلس
  • دومین روز بررسی جداول بودجه ۱۴۰۳ در مجلس آغاز شد
  • دومین جلسه مجلس برای بررسی جداول بودجه ۱۴۰۳ آغاز شد
  • جلسه مجلس به دلیل به حدنصاب نرسیدن زودتر به پایان رسید
  • صد و پنجاه و نهمین کاغذ خبر ایسکانیوز منتشر شد
  • بررسی آثار کلر ژوبرت نویسنده و تصویرگر مسلمان شده فرانسوی