ابوسعید ابوالخیر، قافله سالار ادبیات منظوم عرفانی
تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۳۳۴۸۶۱
تهران- ایرنا- ابوسعید ابوالخیر، اندیشمندی با افکار و اندیشه های عمیق و شخصیت معنوی سترگ بود که توانست رموز طریقت و اندیشه های عارفانه را با زبان حماسی بیان کند و نقش اثرگذاری در رشد ادبیات عرفانی داشته باشد و این مهم سبب شد تا او را قافله سالار ادبیات منظوم عرفانی در ادبیات بدانند.
به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا، موضوعات عرفانی از مهم ترین مسایل مطرح شده در ادبیات فارسی و یکی از درونمایه های غنی آن به شمار می رود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ابوسعید فضل الله بن ابوالخیر احمد مشهور به ابوسعید ابوالخیر از عارفان بزرگ در 357 هجری در خراسان دیده به جهان گشود. این عارف سال های زیادی در مرو و سرخس به یادگیری فقه و حدیث پرداخت و برای 10 سال این علوم را نزد استادان بزرگی فرا گرفت اما دوره دوم زندگی این عارف از 30 سالگی آغاز شد، محور فکری عرفان ابوالخیر بسیار غنی به شمار می رود. در این میان «ابوالفضل سرخسی» از فقیهان آن روزگار بر رو تاثیر زیادی گذاشت.
شیخ ابوسعید به مدت هفت سال به ریاضت و تهذیب نفس پرداخت. این عارف برای مدتی به آمل رفت و از «ابوالعباس قصاب آملی» عارف بزرگ بهره های فراوانی برد. عرفان او هماهنگ با حقیقت های زندگی و به ابعاد نظری و عملی تقسیم می شود که وی در بخش نظری صاحب سبک است.
بزرگان علمی و شرعی نیشابور نخست با او به مخالفت برخاستند اما چندی نگذشت که در جرگه موافقان او قرار گرفتند.
نام ابوسعید ابوالخیر با عرفان و شعر آمیختگی عمیقی دارد و همین موضوع سبب شد تا در میان عارفان مقامی بسیار ممتاز و استثنایی کسب کند. در تاریخ اندیشههای عرفانی در صدر متفکران این قلمرو در کنار حلاج، بایزید بسطامی و ابوالحسن خرقانی به شمار میروند.
** القاب ابوسعید ابوالخیر
در کتاب اسرارالتوحید، کتاب حالات و سخنان ابوسعید ابو الخیر و در بیشتر آثاری که نام او را آورده اند، با لقب (شیخ) از این عارف یاد شده و افزون بر این لقب در اسرار التوحید از ابوسعید با القاب شاه میهنه، عزیز روزگار، پیر صوفیان، مهترمیهنه، مهین میهنه و زاهد میهنه نام برده شده و علی ابن عثمان جُلّابی هُجویری صاحب کشف المحجوب با القاب شیخ المشایخ، شاهنشاه محبان و ملک الملوک صوفیان از ابوسعید ابوالخیر یاد کرده است. شیخ الرییس ابوعلی حسین بن عبدالله سینا از او با لقب خاتم المشایخ نام می برد. در الهی نامه نیز با لقب شیخ مهنه و در منطق الطیر با عنوان بوسعید مهنه از او نام برده شده است.
** زندگی اجتماعی ابوسعیدابوالخیر
شیخ بسیار اهل معرفت و مظهر و ایثار، محبت و خدمت بود و انسان را موجودی جامع الخصال می دانست و به او در همه قشرهای جامعه به چشم احترام و تکریم می نگریست. شیوه ارشاد، هدایت و خدمت شیخ با انصاف همراه بود. وی جمله علوم را در این بیت جمع آورده است:
از دوست پیام آمد کاراسته کن کار اینست شریعت
مهر دل پیش آروفضول ازره بردار اینست طریقت
ابوسعید همچنین در برابر اقدام ظاهربینان و مخالفان خود و دوستداران جنگ ها و نزاع های بی حاصل که بیشتر ازخودخواهی و احساس برتری موهوم بر دیگر افراد سرچشمه می گیرد، می گوید:
ما را برکیسه بند نیست و با خلق خدای جنگ نیست.
ابوالخیر، مشورت کردن با افراد را برای آگاهی از نظرات و اندیشههای آنان هنگام ضرورت اقدام خردمندانهای میداند تا مشخص شود که کدام یک از این نظرات منطقی و درست است و باید به کار گرفته شود، او می گوید: خردمند آن است که چون کارش بدید آید، همه رای ها را جمع کند و به بصیرت در آن نگرد تا آنچه صواب است از او بیرون کند و دیگران را یله کند
** آثار به جای مانده از ابوسعید ابوالخیر
ابوسعید ابوالخیر کتابی که به وسیله خودش نوشته شده باشد، ندارد. هرچند مریدان او بر پایه سخنان شیخ کتابهایی را نوشتهاند که امروزه موجود است. مهمترین این کتابها «رساله حالات و سخنان شیخ ابوسعید» و «سخنان منظوم ابوسعید» به قلم شاگرد او «ابوروح لطف الله نوه ابوسعید» است. همچنین محمد منور، نوه شیخ ابوسعید ابوالخیر در 599 قمری کتابی به نام «اسرار التوحید» درباره زندگی و احوال او نوشت که مهمترین منبع درباره ابوسعید ابوالخیر به حساب میآید.
«محمدرضا شفیعی کدکنی» از اساتید معاصر زبان و ادبیات فارسی هم برای کتاب اسرار التوحید، مقدمه بسیار مهمی نوشته است که زوایای پنهان زندگی ابوسعید ابوالخیر را روشنتر میکند. جامی شاعر نامدار فارسی هم در کتاب «نفحات الانس» درباره ابوسعید ابوالخیر مطلبی را نگاشته است.
** سرانجام ابوسعید ابوالخیر
سرانجام ابوسعید ابوالخیر این عارف نامی پس از سال ها تلاش و کوشش در راه اعتلای ادبیات و زبان فارسی در 440 هجری قمری در زادگاه خویش دیده از جهان فروبست. از ابوسعید ابوالخیر سه بنای تاریخی باقی مانده است که یکی آرامگاه وی در شهر میهنه ترکمنستان، آرامگاه و خانقاهی منسوب به او در روستای مهنه در شهر تربتحیدریه ایران و دیگری خانقاه منسوب به او در شهر کوهبنان استان کرمان محسوب می شود. مقام و منزلت این عارف بزرگ در عرفان با گذشت هزار سال از دوران وی هنوز به گونه شایستهای شناخته نشده است و ضرورت ایجاب میکند که دانشمندان و بزرگان علم و معرفت این شخصیت والای عالم تشیع را از طریق برگزاری همایش ها و کنگرههای تخصصی به جهانیان معرفی کنند. آرامگاه منسوب به ابوسعید ابوالخیر در روستای مهنه تربیتحیدریه مربوط به دوره قاجار است که در پنجم تیر 1384 خورشیدی به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید.
پژوهشم**9117**2002**9131
منبع: ایرنا
کلیدواژه: فرهنگي مناسبتها 22 دي
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۳۳۴۸۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نقد فیلم مست عشق / شکستی مفتضحانه برای حسن فتحی
مازیار وکیلی در رویداد۲۴ نوشت: حسن فتحی سابقهای طولانی در ساخت فیلمها و سریالهای تاریخی دارد؛ فیلمها و سریالهایی که البته کیفیت یکسانی ندارند: «پهلوانان نمیمیرند» سریال خاطرهانگیزی بود که داستانی بکر و اصیل داشت و به سرگذشت پهلوانان ایرانی در عصر قاجار میپرداخت. «شب دهم» امروز یک اثر کلاسیک در حوزه سینمای دینی به حساب میآید و نمونه درخشانی است از دراماتیزه کردن مضامین دینی به شکلی که برای مخاطب جذاب باشد. سه فصل سریال «شهرزاد» هم که مهمترین و جنجالیترین سریال فتحی در سالهای اخیر به حساب میآید؛ یک مثلث عشقی جذاب در کنار بازی بازیگران مشهور از شهرزاد سریالی ساخت که مخاطبان بسیاری را به خود جذب کرد. حواشی مالی و سیاسی سریال هم باعث شد تا شهرزاد تا مدتها در صدر اخبار باشد و منتقدان و تحلیلگران بسیاری را وادار به واکنش کند.
«روشنتر از خاموشی» داستان زندگی یکی از نامدارترین فلاسفه و عرفای ایران در عصر صفوی بود. فیلسوفی که عقایدش در زمان حیات بسیار مورد تکفیر متکلمین قشری قرار گرفت، اما بعدها به قدری عالمگیر و تاثیرگذار شد که بسیاری از محققان و پژوهشگران اعتقاد دارند انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ متاثر از تفکرات ملاصدرا و حکمت متعالیه است. فتحی در «روشنتر از خاموشی» به خوبی نشان داد که خوب میتواند مضامین عرفانی را در بستر یک درام تلویزیونی روایت کند. فتحی در این کار از ظرفیتهای داستانی دوران تاریخی زندگی ملاصدرا هم به درستی استفاده کرد و بسیاری از تحولات تاریخی ایران در آن دوران را نمایش داد. بهنحوی که شخصیت شاه عباس در این سریال، ارزشی هم پای ملاصدرا پیدا کرده بود.
مجموعه این تواناییها، فتحی را تبدیل به بهترین گزینه برای ساخت درامهای تاریخی با مضامین عرفانی میکرد. به همین خاطر بود از زمانی که اعلام شد «مست عشق» که به رابطه پرمناقشه شمس و مولانا میپردازد را حسن فتحی میسازد همه خیالشان راحت شد که فیلم اگر یک شاهکار نباشد استانداردهای لازم برای یک اثر جذاب را دارد؛ اما این خیالی خام بود. برخلاف توقعات اولیه، «مست عشق» اثری است ضعیف که نتوانسته ذرهای از رابطه پیچیده این دو عارف نامی را به تصویر بکشد.
حسن فتحی همیشه عادت دارد که از دو عنصر برای هرچه جذابتر تعریف کردن داستانهای تاریخی خود استفاده کند. اولین عنصری که فتحی از آن استفاده میکند تعلیق است. مثلاً در شب دهم تعلیق لو رفتن اجرای تعزیه توسط حیدر خوش مرام بود که تماشاگر را تا پایان مشتاق تماشای سریال نگه میداشت. یا در پهلوانان نمیمیرند تعلیق پیدا شدن قاتلی که تمام پهلوانان شهر را میکشت باعث جذابیت سریال میشد. فتحی تلاش کرده بود در مست عشق هم از تعلیق به شکل بهینهای استفاده کند. فتحی دقیقاً داستان مست عشق را از جایی شروع میکند که ماموران حکومتی در قونیه به دنبال قاتل شمس تبریزی میگردند. فتحی تلاش داشته تا از این تعلیق برای جذابیت داستانی ثقیل و پیچیده استفاده کند.
اما خیلی زود و در میانه راه ماجرای قتل شمس فراموش میشود تا فتحی بر روی ماجراهای عاشقانه فیلم تمرکز کند. همان ماجراهای عاشقانهای که محور اصلی جذابیت برخی از سریالهای حسن فتحی بوده است. در «مدار صفر درجه» عشق یک پسر مسلمان بنام حبیب پارسا به دختری یهودی بنام سارا آستروک بود که داستان تاریخی این سریال را جذاب میکرد. یا در سریال «شهرزاد» مثلث عشقی شهرزاد، قباد، فرهاد بود که داستان را پیش میبرد. برای همین فتحی در مست عشق هم تصمیم گرفته از این عنصر برای هر چه جذابترشدن سریال استفاده کند.
به عنوان، فتحی تاکید زیادی بر روی عشق پاک و آسمانی شمس تبریزی و کیمیا خاتون میشود. در حالی که روایتهای تاریخی خلاف این موضوع را نشان میدهد. اما موضوع این جا است که نمایش این عشق به جای آن که بر جذابیت فیلم بیفزاید آن را تا حد سریالهای مبتذل ترکیهای پایین آورده است. این موضوع درباره عشق اسکندر و مریم هم صدق میکند. پرداخت سطحی فتحی باعث شده این داستانهای عاشقانه به جای این که به کمک خط اصلی قصه (یعنی رابطه پر فراز و نشیب شمس و مولانا) بیایند آن را در حاشیه قرار داده و منحرف کردهاند.
نمایش مضامین عرفانی که با احوال درونی و فردی شخص سر و کار دارد در مدیوم سینما کار بسیار سختی است. چون مدیوم سینما تصویر است و تصویر اجازه تخیل و تحلیل را به تماشاگر نمیدهد. به همین خاطر است که اکثر کارگردانان بزرگ سینما برای بیان مضامین عرفانی و الاهیاتی سراغ داستانهای روزمره میروند و میکوشند این مضامین را در دل یک داستان ساده و معمولی قرار دهند. مثلاً اسپیلبرگ در برخورد نزدیک از نوع سوم از دل یک داستان علمی تخیلی مضامین عرفانی و الاهیاتی زیادی بیرون میکشد یا دیوید لینچ در داستان سرراست داستان سفر یک پیرمرد با ماشین چمنزنی را بستر مناسبی برای نمایش احوال باطنی او میبیند. یا حتی مجید مجیدی هم برای بیان نگاه عرفانی خود سراغ داستانهای روزمرهتر میرود.
صحبت از عرفان روی پرده نقرهای سینما کار بسیار خطرناکی است. چون میتواند تماشاگر را دچار سوءتفاهم و سوءبرداشت کند. اتفاقی که برای مست عشق هم اُفتاده است. رابطه شمس و مولانا به قدری عمیق و پیچیده است که نمیشود شکل و کیفیت آن را در زمان صد دقیقه برای تماشاگر توضیح داد و همین عدم توضیح درست و دقیق است که در نهایت باعث میشود تماشاگر چیز زیادی از آن سردرنیاورد و خسته شود.
مست عشق برای فتحی یک شکست کامل است؛ چه از لحاظ داستانی و چه از لحاظ نحوه مواجهه با یک مضمون پیچیده. استراتژی غلط فتحی باعث شده تا تمام ظرفیتهای مست عشق از دست برود و فیلمی با این حجم از هزینه و استفاده از ستارگان بزرگ سینمای ایران و ترکیه تبدیل به فیلمی سطح پایین شود. فیلم تنها به مدد حاشیههای پرتعدادی مانند مخالفت برخی مراجع به ساخت فیلم به دلیل تبلیغ صوفیه، مشهور شده است نه کیفیت نهایی خودش.
tags # سینما سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند (تصاویر) کشف پرنده عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!